۱۳۹۱ آذر ۱۳, دوشنبه

معتادان در چرخه سود و منطق بازار

  نگاهي كوتاه به تبليغات دارويي براي درمان اعتياد 

از زير نويس تا استفاده از بازيگران سينما،از مانكن ها تا پزشكها!از هر ابزار استفاده مي شود تا به معتادي كه قصد بهبودي دارد القا شود راه درمان در استفاده از قرص و دارو نهفته است.
نظام سود ،كه زماني استفاده از معتادان را تنها در مصرف مواد مخدر مي ديد اكنون وقتي متوجه مي شود تشكل هاي غير دولتي و سازمان هاي مردم نهاد براي كمك به درمان اعتياد بر پا مي شود ،دست به كار مي شود و فرصت را از دست نمي دهد و چرخه سود را در ارائه داروهاي ترك اعتياد بازتوليد مي كند.
در اين نظام معتاد به ابژه اي تقليل مي يابد كه با مصرف قرص هاي تجويز شده ،دچار تحول فيزيولوژيك مي گردد.رسانه هاي وابسته به نظام توليد و بازتوليد ثروت ،با نمايش اسلايد عكسهايي از فردي نحيف و كثيف و سرنگ به ست و متعاقب آن فردي تنومند و بشاش و خوش لباس ،تفاوت بين دوران پيش و پس از ترك اعتياد را به قياسي صوري و ظاهري فرو مي كاهند و با اين كار همزمان اتيكت شهروند موفق را به كساني مي چشبانند كه لباسهاي مارك دار مي پوشند ؛غذاهاي مارك دار مصرف مي كنند ،و از خمير ريش و ادكلن مارك دار استفده مي كنند.
در واقع اين نطام كه در سالهاي نه چندان دور معتاد را به طور كامل از عرصه معادلات خود حذف مي كرد اكنون او را با روشهاي رندانه حقوقي و پزشكي به فضاي عمومي باز مي گرداند و با نمايش بدن وي از او به عناون آنتي تز بدن سالم استفاده ابزاري مي كند.بازگشت معتاد در اين نظام منوط به صرف مبالغي پول است جهت خريد داروهاي مختلف در حلي كه معتاد پولهايش را پيشتر در راه مصرف مواد از دست داده است.
نكته جالب توجه در اين نمايشها ارائه مشوق جنسي به معتادان است!اعتياد به طور سنتي بيمار مواد مخدر را دچار سردي مزاج و پرهيز اجباري از روابط جنسي مي كند و بصورت طبيعي با طي اصولي مراحل بهبودي فرد اين نقيصه جنسي را باز خواهد يافت.از نقطه نظر فيزيولوژيك ،معتاد در حال بهبودي در آغار مراحل بهبويد بايد در پرهيز آگاهانه در آميزش جنسي به سر برد تا بتواند توان جسمي از ديت داده اش را بازيابي نمايد و در عين حال بواسطه احساس ضعف به سراغ مواد جايگزين نرود.در حاليكه در تبليغات نظام سود محور،به معتاد وعده داده مي شود كه در صورت خريد داروهاي مورد اشاره به او دارويي نيز جهت افزايش ميل جنسي ارائه خواهد شد.
همانطور كه مشاهده مي كنيم اين نظام متكي بر سود حتي نمي تواند در تبليغات روزانه خويش مقاصد خود را كتمان كند.و اين به جز مقاصدي است كه در وراي تبليغات خود در نظر دارد.استفاده از موسيقي متن ،تصوير ،و ديالوگ در اين تبليغات سخيف همه به گونه ايست كه يك نظام معرفتي آميخته به اندوه را براي معتاد ترسيم مي كند و اين اندوه فقط به علت از دست دادن امكان بهره برداري از فرصتهاي انتخاب خريد و لذت حاصل از روابط برساخته نطام عرضه است.
گويا نمنتهاي تفاوت بين معتاد پيش و پس از بهبودي آن است كه او در دوران مصرف فعال بي تفاوت به وبترينها از كنار آنها عبور مي كرد و اكنون قادر است وقت زيادي را در قالب پرسه و بصورت شهروند به نگاه كردن به محصولات پشت ويترين صرف كند.شايد بشود بصورت نمادين از اصطلاحات ولگردي و پرسه زني بين دو فضاي زيستي ياد شده استفاده كرد.پرسه عملي است كه حتي افراد متعلق به طبقه تهي دست جامعه بوسيله مصرف تظاهري و شبيه سازي صوري خود با خرده بورژوازي از آن بهره مند مي شوند و مي توانند بدون كنترل محسوس نهادهاي اجبار وكنترل در فروشگاهها و مراكز خريد رفت و آمد كنند و معتاد و ولگرد به علت محروميت از اين همسان سازي در مصرف كالا قادر به انجام آن نيست و به ولگرد و عنصر خطرناك تقليل مي يابد.
اين يادداشت براي كساني است كه به آرزوي رهايي از ورطه هولناك اعتياد چشم به تبليغات پر زرق و برق دوخته اند و از باور به رهايي به كمك جمعي از بيماران همدرد و بهبود يافته غافل مانده اند.بي نرديد گردانندگان چنين رسانه هايي به چيزي به جز درآمد از راه آگهي نمي انديشند.آنها نه دركي از تعياد دارند و نه دانشي درباره آسيب هاي اجتماعي.آنها از اجتماع بيرونند و به منافع فردي مي انديشند و هر چيز و هر كسي برايشان در حكم بهانه اي براي سود بيشتر است.منطق شود حاكم بر اين رسانه ها منطقي نيست كه يك شبه از آنها مدافع جامعه سالم را بسازد.
 مرداد 1389
 مرداد 1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر